مسائل گمرکی، لجستیکی، بهداشتی و فنی مواردی هستند که در قالب استانداردهای مختلف مطرح میشوند. صادرکننده نیز علاوهبر این موارد، باید به بازاریابی و دیگر جنبههای تجاری توجه کند؛ هرچند نقش سازمان توسعه تجارت در این بخش محدود است.
هرچقدر بتوانیم هزینه حملونقل را کاهش دهیم، تاثیر مثبتی بر رقابتپذیری محصولات ما در بازارهای جهانی خواهد داشت. بهعنوان مثال، اگر حمل کالا با ریل سه هزار دلار هزینه داشته باشد و حمل هوایی هزار دلار، طبیعتا مسیر دریایی میتواند مزیت رقابتی بیشتری ایجاد کند.
در تجارت خارجی ایران حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد صادرات از طریق دریا و حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از مسیرهای غیر دریایی انجام میشود. در حوزه دریایی با چالشهایی مواجه هستیم که بخشی از آن به محدودیتها و موانع ناشی از تحریمها بازمیگردد. این تحریمها اجازه نمیدهد از تمام ظرفیت بنادر استفاده کنیم و ناچاریم بخشی از کالاها را از طریق بنادر دیگر و با کشتیهای کوچکتر صادر یا وارد کنیم.
در مرزهای زمینی با مشکلات مدیریتی جدی روبهرو هستیم. تعدد دستگاهها و نبود مدیریت واحد موجب شده هر دستگاه ساز خود را بزند و این موضوع یکی از چالشهای بزرگ حوزه لجستیک است.
گاهی کامیونهای ما تا هفت روز پشت مرزها معطل میمانند که این مساله نه تنها هزینه حملونقل را افزایش میدهد، بلکه تاثیر منفی بر صادرات کشور دارد. با توجه به تحریمها، این توسعه باید همزمان با افزایش حجم صادرات باشد تا اثرگذار شود؛ اما در حال حاضر میزان افزایش کالا بهحدی نیست که کشتیها در بنادر معطل بمانند. در شرایط فعلی، اولویت اصلی ما باید رفع مشکلات بخش ریلی و جادهای باشد.
ما نیاز به تقویت ناوگان ریلی، افزایش تعداد واگن و لوکوموتیو و نیز بهبود مدیریت در پایانههای مرزی داریم. واقعیت این است که بهدلیل پایین بودن سطح فناوری و تکنولوژی تولید، بسیاری از بازارهای جهانی را از دست دادهایم.
وقتی کامیونها پشت مرزها متوقف میشوند، هزینه نگهداری و توقف نیز به هزینه حمل اضافه میشود که همگی تاثیر منفی بر صادرات دارد.
